فهرست مطالب

خون - سال سوم شماره 3 (پیاپی 10، پاییز 1385)

فصلنامه خون
سال سوم شماره 3 (پیاپی 10، پاییز 1385)

  • 86 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/10/10
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مقاومت دارویی متقاطع نسبت به داروهای ضد سرطان در رده لوسمی حاد میلوبلاستیک انسانی(K562) بیان کننده گلیکوپروتئین P
    فاطمه نادعلی، علی اکبر پور، کامران علی مقدم، همکاران صفحه 205
    سابقه و هدف

    مقاومت دارویی یکی از مشکلات درمانی مهم در درمان بعضی از سرطان ها است. این مقاومت دارویی اصطلاحا مقاومت دارویی چندگانه (MDR) Multidrug Resistance نامیده می شود که یک مقاومت دارویی متقاطع نسبت به بسیاری از داروهای شیمی درمانی از جمله وینکا آلکالویید، آنتراسیکلین، تاکسان ها، اپی پودوفیلوتوکسین ها، می باشد. اغلب علت آن کاهش تجمع دارو در سلول با واسطه یک پمپ وابسته به انرژی به نام گلیکوپروتیین P(Pgp) با وزن مولکولی 170 کیلودالتون است.

    مواد و روش ها

    مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. در این مطالعه از سلول حساس K562 در محیط کشت با استفاده از افزایش غلظت داروی دوکسوروبیسین، سلول مقاوم به دست آمد و بروز Pgp بر روی آن به روش فلوسایتومتری و RT-PCR مورد تایید قرار گرفت. واکنش دارویی متقاطع آن نسبت به داروهای وین کریستین، اتوپوزاید و تاکسول به روشMTT مورد مطالعه قرار گرفت.

    یافته ها

    IC50(غلظتی از دارو که باعث مهار رشد 50 درصدی می شود) سلول حساس K562 نسبت به اتوپوزاید، دوکسوروبیسین و تاکسول برابر با 100 ng/ml و نسبت به وین کریستین برابر با 50 ng/ml به دست آمد. هم چنین IC50 سلول مقاوم نسبت به این داروها به ترتیب برابر با 500، 500، 450، 450 نانوگرم در میلی لیتر می باشد. درجه مقاومت نسبت به داروهای دوکسوروبیسین، اتوپوزاید، تاکسول، وین کریستین به ترتیب برابر با 5، 5، 5/4 و 9 به دست آمد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج به دست آمده، سلول مقاوم بیان کننده Pgp دارای فنوتیپ MDR است و نسبت به اغلب داروهای ضد سرطان از جمله وینکا آلکالوئیدها، آنتراسیکلین ها، تاکسان ها و اپی پودوفیلوتوکسین ها مقاومت متقاطع نشان می دهد و درمان را با مشکل جدی مواجه می سازد که امروزه با ژن درمانی به مقابله با آن برخاسته اند.

    کلیدواژگان: Array، گلیکو پروتئین p، MDR(مقاومت دارویی چندگانه، سلولK562، شیمی درمانی
  • هایده جوادزاده شهشهانی صفحه 213
    سابقه و هدف
    جذب گروه های کم خطر جامعه برای اهدای داوطلبانه خون از اهداف مهم مراکز انتقال خون می باشد. زنان شهر یزد تنها 5 درصد اهداکنندگان خون را تشکیل می دهند. برای شناسایی وضعیت آگاهی و نگرش، باورها و عواملی که مانع اهدای خون زنان می شوند مطالعه حاضر طراحی گردید.
    مواد وروش ها
    در این مطالعه مقطعی، 1602 نفر از خانم های شهر یزد به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شده و اطلاعات به وسیله پرسشنامه جمع آوری گردید. آزمون های t و ANOVA برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    آگاهی در مورد اهدای خون بین گروه های مختلف، متفاوت بود. زنان خانه دار و بی سواد آگاهی کمتری داشتند. 15 درصد خانم ها حداقل یک بار خون اهدا کرده بودند. مهم ترین انگیزه اهدای خون عمل خداپسندانه و کمک به هم نوع و مهم ترین موانع اهدای خون، کم خونی، نداشتن وقت، ترس و عدم دسترسی آسان به مراکز اهدای خون بود. 26% از خانم ها باورهای غلط در مورد اهدای خون داشتند. بین آگاهی و عملکرد افراد ارتباط مستقیمی وجود داشت و با افزایش آگاهی، دفعات اهدای خون نیز افزایش می یافت.
    نتیجه گیری
    ارتقای سطح آگاهی زنان، رفع باورهای غلط در مورد اهدای خون و بازنگری زمان ها و مکان های اهدای خون باید در اولویت برنامه های جذب اهداکنندگان قرار گیرد. مطالعات بیشتری نیاز است تا مشخص کند در نظر گرفتن مساله کم خونی خانم ها و بهبود وضعیت سلامت آن ها تا چه اندازه در افزایش جذب خانم ها جهت اهدای خون می تواند موثر واقع گردد.
    کلیدواژگان: Array، اهدای خون، آگاهی، نگرش، عملکرد، خانم ها
  • تهیه مواد جایگزین سرم جنین گاو و بررسی اثر آن ها بر رشد دودمان های سلولی هیبریدومایی و میزان ترشح آنتی بادی های منوکلونال
    رضا گلستانی، سید محمد مؤذنی *، علی اکبر پورفتح الله، لطیف حمیدپور، مجتبی شرفی، زهره عطارچی، بشیر حاجی بیگی، فرزانه توسلی، جمشید اسماعیلی، سعید ریوندی صفحه 221
    سابقه و هدف
    دست یابی به منابع جایگزین سرم جنین گاو به عنوان ماده مغذی کشت سلول به علت کمبود این نوع سرم و نیازهای متفاوت سلول های مختلف همواره مورد بررسی می باشد. این مطالعه به تهیه مواد مغذی جانشین سرم جنین گاو و بررسی اثر آن ها بر رشد سلول ها و ترشح آنتی بادی های منوکلونال توسط دودمان های سلولی هیبریدومایی پرداخته است.
    مواد وروش ها
    مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. پلاکت های تاریخ گذشته با گروه های مختلف به منظور استخراج عوامل رشد موجود در آن ها مورد استفاده قرار گرفتند. پلاسما با گروه AB نیز به سرم تبدیل شد و اثر آن با محیط های حاوی سرم جنین گاو، هیپوگزانتین تیمیدین (HT) و1640 RPMI مورد مقایسه قرار گرفت. شاخص های رشد مورد ارزیابی شامل شمارش ابتدایی سلول ها، Confluency (میزان پر شدن چاهک) روزانه و تیتراسیون آنتی بادی های منوکلونال آنتی A و آنتی B گروه های خونی بودند. آنالیز آماری شامل آزمون t تک نمونه ای، برازش منحنی رگرسیون چندگانه لگاریتمی و تحلیل عاملی منحنی های رشد توسط نرم افزار 12 SPSS انجام شد.
    یافته ها
    چهار ماده مغذی سرم AB انسانی (AB)، سرم جنین گاو (FCS)، عصاره پلاکتی انسان (PLT) و مخلوط AB و PLT (ABP) جهت رشد سلول های هیبریدومایی موشی تولیدکننده آنتی سرم های گروه های خونی A و B مورد ارزیابی قرار گرفتند و با شاخص های رشد در محیط پایه 1640 RPMI مقایسه شدند. بیشترین اثر مثبت بر رشد به ترتیب نزولی عبارت بود از: 1- 5% ABP، 2- 10% FCS، 3- 10% ABP، 4- 5% AB، 5- 10% AB، 6- 5% PLT، 7- 20% ABP، 8- 10% PLT، 9- 20% PLT، 10- هیپوگزانتین تیمیدین و تنها 20% AB مانع رشد گردید. تیتر آنتی A و آنتی B ایجاد شده توسط هیبریدوم ها در مقادیر 5 و 10 درصد از PLT، AB و مخلوط این دو (ABP) نسبت به FCS 5 تا 10 درصد به ترتیب نزولی به صورت زیر به دست آمد: 1- 5% PLT، 2- 10% PLT، 5% ABP، 10% ABP، 10% AB، 3- 5% AB.
    نتیجه گیری
    به طور کلی FCS دارای بیشترین اثر در شیب تکثیر و مرگ و کمترین اثر در مرحله ثبات منحنی رشد سلول ها می باشد لذا جهت تکثیر سلول ها در شمارش پایین مناسب به نظر می رسد. سرم AB، عصاره پلاکتی و مخلوط این دو در مقادیر مناسب دارای شیب کمتر تکثیر نسبت به FCS بوده و باعث طولانی شدن مرحله ثبات و کاهش شیب مرگ می گردند (این مواد در غلظت های بالا باعث مرگ سلول ها می شوند). بنابراین ممکن است جهت کشت سلول در سیستم های ممتد کشت مناسب باشند.
    کلیدواژگان: Array، سرم انسانی، کشت سلول، کینتیک رشد، گروه های خونی، تحلیل عاملی
  • تورج همتی *، حمیدالله غفاری، کامران علی مقدم، احمد قره باغیان، شهربانو رستمی، آسیه عشوری صفحه 233
    سابقه و هدف
    ژن WT1 یک فاکتور نسخه برداری را کدگذاری می کند که در تمایز و تکثیر سلول های پیش ساز هماتوپوئتیک نقش دارد. این ژن در بافت های خاصی مانند کلیه، تخمدان و قلب نیز بیان می شود. ارزیابی کمی بیان ژن WT1 می تواند پارامتر مفید و کارآمدی برای بررسی حداقل بیماری باقیمانده (MRD) در لوکمی ها باشد.
    مواد وروش ها
    مقدار نسبی بیان ژن WT1 در خون محیطی 62 بیمار مبتلا به AML با استفاده از روش Real time Quantitative بررسی شد. همه این بیماران تازه تشخیص (new case) بودند و با توجه به در دسترس بودن یا نبودن بیماران، پی گیری تا حدود 3 سال انجام شد. این مطالعه از نوع بنیادی و کاربردی بود، به صورت مقطعی انجام شد و نحوه نمونه برداری از نوع تصادفی و از بین مبتلایان به لوکمی حاد میلوییدی بر اساس معیارهای تشخیصی اولیه از سوی بخش بالینی بود. میزان بیان WT1 در آن ها با میزان بیان WT1 در خون محیطی 24 فرد سالم مقایسه شد (میزان بیان WT1 در سلول های K562 معادل 106 در نظر گرفته شد).
    یافته ها
    مقادیر قابل توجهی از بیان ژن WT1 در نمونه های زمان تشخیص در لوکمی های حاد (بیش از 80% موارد) ملاحظه شد. با انجام شیمی درمانی، بیان WT1 کاهش یافت (در زمان درمان القایی حدود 2-1 لگاریتم و در زمان درمان تحکیمی حدود 4-3 لگاریتم). همبستگی واضحی بین مقادیر نسبی بیان ژن WT1(کمتر از ناحیه خاکستری در مقابل بیشتر از ناحیه خاکستری) و پیش آگهی احتمال وقوع عود در موارد AML مشاهده شد. بیمارانی که در پی گیری های متعدد میزان بیان WT1 در آن ها کمتر از ناحیه خاکستری باقی ماند، از بهبودی کلینیکی بالاتری بهره مند بودند. در حالی که 6 مورد از بیماران که در نهایت مبتلا به عود شدند، میزان بیان WT1 در آن ها حدود 6-1 ماه قبل از بروز عود بالینی از ناحیه خاکستری فراتر رفت.
    نتیجه گیری
    WT1 یک فاکتور مولکولی مفید و کارآمد برای تشخیص حداقل بیماری باقیمانده، ارزیابی تاثیر درمان و پیش بینی عود در مبتلایان به AML است.
    کلیدواژگان: Array، ژن WT1، حداقل بیماری باقیمانده (MRD)، PCR
  • حسنعلی محبی *، حسن ابوالقاسمی، سید محسن تولیت کاشانی، سید احمد فنایی، علی کبیر صفحه 243
    سابقه و هدف
    برقراری هموستاز و کنترل خونریزی، از اصول شناخته شده در انجام انواع جراحی ها است. در برخی موارد، کنترل خونریزی با روش های معمول مانند کوتر کردن یا لیگاتور، سخت و یا غیر ممکن است. با در نظر گرفتن خواص مختلف کلاژن شامل اثر تسریع کننده بر هموستاز، جذب کامل، کمک به ترمیم بافتی، قابلیت انعطاف و کشش مناسب، می توان با استفاده از این ماده به برقراری هموستاز کمک کرد.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی تصادفی، 92 بیمار به عنوان مورد و 91 بیمار به عنوان شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند. در گروه مورد، کلاژن اسبی به نام آنتیما ساخت کارخانه اپوکرین ایتالیا استفاده شد. در گروه های شاهد اقدامات روتین انجام گرفت. بیماران در 4 گروه اقدامات دندانپزشکی، جراحی باز سینوس پیلونیدال، هموروییدکتومی و لامینکتومی قرار گرفتند. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آماری میانگین و خطای معیار و آزمون های آماری t و کای دو (Chi-square) و تعیین ضرایب همبستگی استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران در گروه مورد 29/1 ± 48/29 و در گروه شاهد 57/1 ± 2/33 سال بود. در گروه دندانپزشکی 74 بیمار (36 مورد و 38 شاهد)، در جراحی باز سینوس پیلونیدال 61 بیمار 31) مورد و 30 شاهد)، در هموروئیدکتومی نیمه بسته 36 بیمار (18 مورد و 18 شاهد) و در لامینکتومی 12 بیمار (7 مورد و 5 شاهد) قرار داشتند. با این که خونریزی شدیدتر در گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بود (r=0.247)، (p=0.011) ولی زمان کنترل خونریزی، و زمان هموستاز کامل در این گروه به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود(p<0.001)
    نتیجه گیری
    کلاژن اسبی یا آنتیما توانسته است در هموستاز بیماران موثر باشد و می تواند به عنوان یک عامل کمکی در ایجاد هموستاز مدنظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: کلاژن، خونریزی، هموستاز، جراحی
  • حسین تیموری نقده *، فرساد ایمانی، مهتاب مقصودلو، کامبیز کیا دلیری صفحه 253
    سابقه و هدف
    با توجه به مصرف انبوه خون در مراکز بیمارستانی، یکی از موارد مهم در تزریق خون، به کارگیری اصول صحیح تزریق برای ارتقای سلامتی خون می باشد. از جمله این موارد می توان به استفاده از سرسوزن هایی با قطر مناسب، گرم کردن خون و تزریق خون با فشار نام برد.
    مواد و روش ها
    مطالعه انجام شده از نوع توصیفی بود. و 2713 بیمار بستری در 11 بیمارستان که تحت تزریق خون و فرآورده های خونی قرار گرفته بودند به روش سرشماری انتخاب شدند. در این بررسی اصول تزریق خون از نظر گرم کردن خون، تزریق خون با فشار و شماره سر سوزن تزریقی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به کمک آزمون های آماری کای دو(‍Chi-square) و t(t-test) و نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 2713 بیماری که تحت تزریق خون و فرآورده های آن قرار گرفتند، 2386 (88%) بیمار، خون گرم نشده و 230 (5/8%) بیمار خون گرم شده دریافت کردند و در 97 (5/3%) مورد پاسخی داده نشد. در 65 (3/2%) مورد برای افزایش سرعت تزریق، خون با فشار تزریق شد. در 1804(4/66%) بیمار تزریق خون با سر سوزن گاژ 18، در 464 (1/17%) مورد با سر سوزن گاژ 20، در 119(3/4%) بیمار با سر سوزن گاژ 22، در 122 (4/4%) بیمار گاژ 16 و در درصد کمی از بیماران (8/7%) از سر سوزن هایی با شماره های مختلف دیگر استفاده گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که اصول صحیح تزریق خون در مورد شماره سرسوزن های تزریقی منطقی بوده و در مورد روش گرم کردن و اندیکاسیون تزریق خون با فشار، غیر اصولی می باشد. برای ارتقای سلامتی خون، نیاز به آموزش پرسنل دست اندرکار تزریق خون می باشد.
    کلیدواژگان: Array، نحوه تزریق خون، قطر سر سوزن تزریقی، فرآورده های خونی
  • ناهید رئیسی *، رویا حبیبیان، خدامراد زندیان صفحه 259
    سابقه و هدف
    ویروس هپاتیت B یکی از عوامل ایجاد کننده هپاتیت، سیروز کبدی و کارسینوم هپاتوسلولار است که در حال حاضر تنها راه مطمئن پیشگیری از آن، واکسیناسیون می باشد. با توجه به این که یکی از مهم ترین راه های انتقال این ویروس دریافت خون و فرآورده های خونی است، دریافت کنندگان این فرآورده ها همواره در معرض ابتلا به این ویروس می باشند. با توجه به اهمیت موضوع واکسیناسیون در بیماران دریافت کننده فرآورده های خونی، پژوهشی در مورد ارزیابی سطح و دوام ایمنی این بیماران انجام و موارد نیازمند به تجدید واکسیناسیون مشخص شد.
    مواد وروش ها
    در این مطالعه که از نوع مقطعی بود، 93 بیمار دریافت کننده فرآورده های خونی شامل 83 بیمار تالاسمی، 5 بیمار هموفیلی و 5 بیمار مبتلا به کم خونی فانکونی به صورت نمونه گیری آسان انتخاب و نمونه خون آن ها از نظر آنتی ژن سطحی هپاتیت (HBsAg) B، آنتی بادی علیه آنتی ژن سطحی (HBsAb) و آنتی بادی علیه قسمت مرکزی (Core) هپاتیت (HBcAb) B مورد آزمایش قرار گرفت. نهایتا بر اساس تیتر HBsAb بیماران را به سه گروه ایمن، با ایمنی نسبی و غیر ایمن تقسیم بندی شدند و موارد با ایمنی نسبی و فاقد ایمنی جهت انجام واکسیناسیون مجدد معرفی گردیدند. در بیمارانی که واکسینه شده بودند زمان آخرین تزریق واکسن ثبت شد و ارتباط این زمان با سطح ایمنی بیماران از طریق آزمون کای دو(Chi-square) و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از بیماران مورد بررسی، 5 بیمار سابقه دریافت واکسن هپاتیت B نداشتند و یا واکسیناسیون ناقص داشتند که از مطالعه حذف و 88 مورد واکسیناسیون کامل شده بودند که از این بیماران 25 بیمار (5/28 درصد) غیر ایمن، 11 بیمار (5/12 درصد) ایمن نسبی بودند و 52 نفر (59 درصد) ایمنی کامل داشتند. در بیماران واکسینه شده، بین سطح ایمنی با مدت زمان سپری شده از آخرین نوبت واکسن ارتباط معنی داری به دست آمد به این صورت که در 82 درصد افراد واکسینه شده با گذشت 5 سال یا کمتر از آخرین نوبت واکسن، ایمنی کامل وجود داشت (p<0.05). در حالی که این رقم در افراد با سابقه واکسیناسیون بیش از 5 سال به 35.7 درصد رسیده بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که ابتلا به هپاتیتB در دریافت کنندگان فرآورده های خونی مشکلی به مشکلات بیماران اضافه می نماید، مشخص شدن وضعیت ایمنی این بیماران و ایمن سازی آن ها از اهمیت خاصی برخوردار بوده و به دلیل ارتباط معنی دار بین گذشت زمان و کاهش سطح آنتی بادی محافظ، واکسیناسیون مجدد پس از 5 سال از دریافت آخرین نوبت واکسن در این افراد توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: Array، هموفیلی، تالاسمی، واکسیناسیون، انتقال خون
  • علی اصغر کیانی *، جهانگیر عبدی، یعقوب شیرخانی، معصومه کاشی صفحه 265
    سابقه و هدف
    بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور برای زنده ماندن باید به طور مداوم خون تزریق نمایند. تزریق مداوم خون به بیماران تالاسمی ماژور موجب مواجه شدن سیستم ایمنی بیماران با طیف وسیعی از آنتی ژن های جدید موجود در سطح گلبول های قرمز تزریق شده می گردد و ممکن است تولید آنتی بادی علیه این آنتی ژن ها را (آلو ایمونیزاسیون Alloimmunization) در پی داشته باشد. تزریق خون به بیماران آلوایمونیزه ممکن است مشکلاتی جدی را به همراه داشته باشد. در نتیجه، شناسایی بیماران آلوایمونیزه، ریشه یابی عوامل ایمونیزاسیون و معرفی راه کارهای جلوگیری از این پدیده می تواند در تزریق خون موفق و از طرفی جلوگیری از شیوع آلوایمونیزاسیون در بیماران تالاسمی ماژور و سایر بیمارانی که به طور مداوم خون دریافت می نمایند، موثر باشد.
    مواد وروش ها
    مطالعه انجام شده از نوع توصیفی بود. در این تحقیق 65 بیمار تالاسمی ماژور استان مورد مطالعه قرار گرفتند. ابتدا پرسشنامه ای جهت تعیین سن، نژاد، تاریخ تزریق خون، طحال برداری، وجود و یا عدم وجود بیماری های زمینه ای خاص و مصرف داروهای خاص (با توجه به پرونده بیمار) تکمیل گردید. به منظور جستجوی آلو آنتی بادی، نمونه سرم بیماران با پانل های سلولی استاندارد تهیه شده در سازمان انتقال خون ایران مجاور شدند. فنوتیپ آنتی ژنی گلبول های قرمز بیماران نیز از نظر آنتی ژن های ABH و (c، C، e، E، D) Rh توسط آنتی سرم های مربوطه تعیین گردید.
    یافته ها
    از 65 بیمار مورد مطالعه، فقط یک بیمار (53/1 درصد) آلوایمونیزه شده بود. میانگین سنی بیماران مرد و زن به ترتیب در محدوده سنی 5 ± 13 و 6 ± 13 سال، قرار داشت. کلیه بیماران از نژاد لر بودند. شروع تزریق خون در تمامی بیماران زیر 3 سال بود و 17 نفر از بیماران طحال برداری شده بودند.
    نتیجه گیری
    علت عدم شیوع آلوایمونیزه شدن علیه گلبول های قرمز در بیماران تالاسمی ماژور استان را می توان در نزدیکی نژادی بین اهداکنندگان با بیماران، آغاز تزریق خون به بیماران در قبل از 3 سالگی و همچنین برداشتن طحال در تعداد معدودی از بیماران ذکر نمود. بررسی آنتی بادی ها در افراد تالاسمی می تواند راه حل بسیار مناسبی برای تهیه خون و انتقال خون سازگار به این افراد قبل از ایجاد واکنش انتقال خون باشد.
    کلیدواژگان: Array، آلوایمونیزاسیون، پانل های سلولی، تالاسمی ماژور
  • مستانه داهی، علی دباغ صفحه 273
    سابقه و هدف
    در برخی موارد اورژانس، نیاز به تزریق خون وجود دارد و زمان کافی برای انجام کراس مچ، غربال آنتی بادی و ABO-Rh وجود ندارد. گروه خون O منفی، دهنده عمومی است و در مواردی که امکان کراس مچ نیست از این خون استفاده می شود.
    مواد و روش ها
    خانم مسنی به دلیل ترومای اندام تحتانی، کاندید جراحی اورژانس گردید. در اتاق عمل، به دلیل در دسترس نبودن خون، به وی ابتدا مایعات ایزوتونیک تجویز شد، سپس بیهوش گردید و به دلیل مضیغه خونی، گلبول قرمز فشرده (پکد سل) با گروه خونی O منفی به بیمار تزریق شد. گروه خونی بیمار، AB مثبت تعیین شد که به دلیل در دسترس نبودن، دو واحد پکد سل با گروه خونی B مثبت، و در نهایت 2 واحد پکد سل AB به بیمار تجویز شد. بیمار، دوره های بعدی درمان را بدون مشکل خونی سپری کرد.
    نتیجه گیری
    در مواردی که زمان کافی برای انجام کراس مچ و غربال آنتی بادی وجود ندارد می توان از گروه خون O منفی استفاده کرد و در این موارد پکد سل خون کامل ارجح است.
    کلیدواژگان: Array، ترانسفیوژن، تروما، کراس مچ، راه کار طبابت بالینی
  • منصور عرب *، عباس عباس زاده، بتول پور ابولی، لاله سلیمانی زاده، مجید شهسواری، محمد جوادی صفحه 277
    هپاتیت B پس از سل و مالاریا شایع ترین بیماری عفونی و مسری است. سالانه در دنیا حدود 50 میلیون نفر به تعداد افراد آلوده به هپاتیت B اضافه می شود. آلودگی به این بیماری، نهمین علت مرگ در دنیا است و سالانه 2 میلیون نفر را در جهان به کام مرگ می کشد. HBsAg یکی از مهم ترین اجزای ویروسی هپاتیت B می باشد و میزان عفونت زایی ویروس 5/6-4/1 درصد گزارش شده است. 84 درصد بیماران ایرانی مبتلا به سیروز کبدی، دارای HBcAb و51 درصد دارای HBsAg در سرم می باشند. آلودگی به HBsAg در سال 57، 4/3 درصد و در سال 62، طبق گزارش انستیتو پاستور ایران 58/2 درصد بوده و مناطقی مثل زابل، درگز و بجنورد آلودگی بیشتری داشته اند ضمن این که این میزان در اهداکنندگان خون در شهر بیرجند در سال های 74 و 75 در حدود 5/2 درصد گزارش شده است. علیرغم این که مهم ترین راه انتقال هپاتیت B در دنیا از طریق دریافت خون آلوده است، اما احتمالا مهم ترین راه انتقال آلودگی در ایران از مادر به فرزند می باشد به نحوی که در بررسی های انجام شده مشخص شده که نیمی از مادران افراد HBsAg مثبت نیز آلوده هستند. از آن جا که این گونه انتقال در اکثر اوقات بدون علامت است، شناسایی افراد ناقل هپاتیت و یا مبتلا به هپاتیت از طریق غربالگری در هنگام اهدای خون ضروری می باشد. همچنین افرادی که با مبتلایان به هپاتیت B در یک خانه زندگی می کنند، (حدود 5 تا 6 درصد همسران و 8/4 درصد فرزندان ناقلین HBsAg)، حامل HBsAg می باشند. لذا این پژوهش جهت تعیین وضعیت آلودگی به HBsAg در اهداکنندگان خون طی سال های 78 لغایت شهریور 81 در شهرستان بم انجام شده است تا درصد آلودگی با توجه به عوامل موثر مورد بررسی قرار گیرد...
|